مشاوره تلفنی آویژه

  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

علت ایراد گرفتن شوهر از زن / روانشناسی آویژه

23 آذر 1404 توسط avije danesh

مرکز مشاوره خانواده آویژه: شاید شما نیز به این موضوع فکر کرده باشید که چگونه همسرمان را نقد کنیم و به او برنخورد!بدیهی است که همه ی ما کمبودها و نقاط ضعفی داریم که باید روی آنها کار کنیم و آنها را برطرف کنیم. چکار کنیم که ضمن انتقاد از همسرمان، او را ناراحت نکنیم؟

دلیل ایراد گرفتن مرد از همسر
ایراد گرفتن مرد از همسر معمولاً نشانه بدذاتی یا بی‌محبتی نیست، بلکه اغلب ریشه در مشکلات درونی، ناتوانی در بیان احساسات یا الگوهای نادرست ارتباطی دارد. در ادامه، مهم‌ترین دلایل ایرادگیری مردان و راه‌حل مناسب برای هرکدام آورده شده است.

احساس ناامنی و ترس درونی
بسیاری از مردان ایرادگیر در درون خود احساس ضعف، اضطراب یا ناامنی دارند.
ایراد گرفتن راهی است برای اینکه:

احساس قدرت کنند
کنترل رابطه را در دست بگیرند
اضطرابشان را کم کنند
👉 در واقع به‌جای حل ترس خودشان، آن را روی همسر خالی می‌کنند.

راه‌حل:

به جای دفاع یا جنگ لفظی، آرام و قاطع بگو این رفتار تو را آزار می‌دهد. هم‌زمان استقلال روانی و عزت نفست را حفظ کن و اجازه نده ترس‌های او به احساس ارزشمندی تو آسیب بزند

کمال‌گرایی افراطی
برخی مردان دوست دارند:

همه‌چیز «بی‌نقص» باشد
همسرشان مطابق ذهن‌آلشان رفتار کند
وقتی زندگی واقعی با این تصویر ذهنی فرق دارد، شروع به ایراد گرفتن می‌کنند.
این مردان معمولاً:

از خودشان هم راضی نیستند
اما فشار را بیشتر روی همسر می‌آورند
راه‌حل:

شفاف و محترمانه بگو که کامل بودن ممکن نیست. به جای پذیرش فشار، روی «تلاش» تأکید کن و اجازه نده معیارهای غیرواقعی تو را خسته و فرسوده کند.

👇 دنبال اطلاعات کامل درباره چگونه عشق خود را ثابت کنیم؟ این مطلبو از دست نده!
🔗 روی لینک [راههاي ثابت كردن دوست داشتن] کلیک کن و همه چیزو ساده و روشن یاد بگیر.

یادگرفته‌اند که ایراد بگیرند
اگر مردی در خانواده‌ای بزرگ شده که:

پدر یا مادرش دائم ایراد می‌گرفتند
انتقاد جای محبت را گرفته بود
او ناخودآگاه همان الگو را در ازدواج تکرار می‌کند، حتی اگر نیت بدی نداشته باشد.

راه‌حل:

در زمان آرامش، بدون سرزنش به او کمک کن متوجه الگوی رفتاری‌اش شود. پیشنهاد گفت‌وگو یا مشاوره بده تا یاد بگیرد شیوه سالم‌تری برای ارتباط انتخاب کند.

بلد نیست احساساتش را درست بیان کند
بعضی مردان:

بلد نیستند بگویند «ناراحتم»
بلد نیستند درخواست محبت یا توجه کنند
پس احساس نارضایتی‌شان را به شکل:

غر زدن
ایراد گرفتن
انتقاد مداوم
نشان می‌دهند.
👉 ایرادگیری در اینجا «زبان اشتباهِ بیان احساس» است.

راه‌حل:

الگوی درست گفتگو باش. با جملاتی مثل «اگر خواسته‌ات را مستقیم بگویی بهتر می‌فهمم» مسیر بیان سالم احساسات را به او یاد بده و فضای امن گفتگو ایجاد کن.

نارضایتی پنهان از زندگی یا رابطه
گاهی مرد:

از شغلش
از فشارهای مالی
یا حتی از خودش ناراضی است
اما چون نمی‌تواند ریشه مشکل را حل کند، همسر را مقصر می‌داند و مدام از او ایراد می‌گیرد.

راه‌حل:

همه ایرادها را شخصی نکن. در عین همدلی، مسئولیت مشکلاتی که به تو مربوط نیست را نپذیر و او را تشویق کن ریشه اصلی ناراحتی‌اش را حل کند.

نیاز به توجه و دیده شدن
برخلاف ظاهر خشن، بعضی مردان ایرادگیر

منبع: دلیل ایراد گرفتن همسر

 نظر دهید »

راه های جلب توجه همسر / روانشناسی آویژه

23 آذر 1404 توسط avije danesh

مرکز مشاوره خانواده آویژه: نیاز زنان به توجه، یکی از عمیق‌ترین و اساسی‌ترین نیازهای عاطفی در زندگی زناشویی است. بسیاری از مردان بارها می‌پرسند:
«توجه به همسر یعنی چه؟»

یا «چرا هر کاری می‌کنم، همسرم باز هم احساس کم‌توجهی دارد؟»

واقعیت این است که توجه کردن فقط یک رفتار ظاهری نیست، بلکه مستقیماً با مغز، احساس امنیت و سیستم عاطفی زن در ارتباط است. اگر توجه، مطابق با مکانیسم‌های مغزی همسر انجام شود، اثر عمیق و ماندگار می‌گذارد. در ادامه، هم الگوی رفتاری درست را می‌خوانید و هم تحلیل علمی آن را.

توجه به همسر از نگاه مغز چگونه عمل می‌کند؟
در مغز زنان، احساس دوست‌ داشتنی بودن و امنیت عاطفی به‌ طور مستقیم با ترشح هورمون‌هایی مثل:

اکسی‌توسین (هورمون عشق و پیوند)
دوپامین (احساس ارزشمندی و لذت)
در ارتباط است.
هر رفتار توجه‌ آمیز شما، اگر درست انجام شود:

مغز همسرتان را آرام می‌کند
استرس را کاهش می‌دهد
پیوند عاطفی را عمیق‌تر می‌کند
اما اگر توجه صرفاً مکانیکی یا از روی اجبار باشد، مغز زن آن را «غیرواقعی» تشخیص می‌دهد و اثر چندانی ندارد.

چگونه به همسر خود توجه کنیم؟
۱. نوازش؛ اولین نیاز مغز عاطفی
مغز زنان به تماس فیزیکی امن بسیار حساس است. نوازش ساده بدون نیت جنسی، پیام «امن هستی» را به مغز منتقل می‌کند.

راهکار عملی:

همسرتان را در آغوش بگیرید، دستش را بگیرید یا شانه‌اش را لمس کنید؛ حتی وقتی خسته‌اید یا قصد رابطه جنسی ندارید.

۲. اطمینان دادن از عشق؛ تغذیه امنیت روانی
شنیدن «دوستت دارم» باعث فعال شدن بخش‌های آرام‌کننده مغز می‌شود و اضطراب عاطفی را کاهش می‌دهد.

راهکار عملی:

حداقل روزی یک‌ بار، واضح و مستقیم بگویید دوستش دارید و انتخاب اول شماست.

۳. کمک در مسئولیت‌ها؛ فعال‌سازی حس ارزشمندی
وقتی شما مسئولیت‌های او را به دوش می‌کشید، مغز همسرتان این پیام را دریافت می‌کند: «من تنها نیستم».

راهکار عملی:

گاهی ظرف بشویید، خانه را مرتب کنید یا کاری را که وظیفه اوست، داوطلبانه انجام دهید.

۴. قدردانی کلامی؛ تقویت دوپامین
مغز زنان به قدردانی بسیار پاسخ می‌دهد. تشکر صادقانه، حس دیده‌شدن را فعال می‌کند.

راهکار عملی:

بگویید: «می‌دونم چقدر زحمت می‌کشی و واقعاً قدردانت هستم.»

گاهی یک گل کوچک هم این پیام را تقویت می‌کند.

۵. گفتگو؛ مهم‌ترین غذای مغز زن
صحبت کردن، قوی‌ترین شکل توجه برای زنان است. مغز زن از طریق گفتگو احساس اتصال می‌کند.

راهکار عملی:

چای بریزید، کنار هم بنشینید و فقط گوش بدهید؛ بدون نصیحت، بدون قضاوت.

۶. مشورت گرفتن؛ فعال‌سازی حس مهم بودن
وقتی نظر همسرتان را می‌پرسید، مغز او احساس ارزش و جایگاه می‌کند.

راهکار عملی:

در تصمیم‌های کوچک و بزرگ از او نظر بخواهید و واقعاً به نظرش فکر کنید.

توجه‌ های کوچک اما بسیار مؤثر (از نگاه مغز)

این رفتارها مستقیماً سیستم عاطفی مغز زن را تقویت می‌کنند:

گاهی با هم شام بیرون بروید
با هم فیلم ببینید
هنگام با هم بودن، گوشی را کنار بگذارید
پیشانی همسرتان را ببوسید (پیام حمایت و امنیت)
در طول روز برایش پیام «دوستت دارم» بفرستید
در دوران عادت ماهیانه بیشتر مراقبش باشید
از ظاهرش تعریف کنید و بگویید در نگاه شما جذاب است
👇 دنبال اطلاعات کامل درباره چگونه سیاست زنانه داشته باشیم؟ این مطلبو از دست نده!

 نظر دهید »

چرا با شوهرم به آخر خط رسیدم!!!

23 آذر 1404 توسط avije danesh

 

طلاق یک اتفاق رایج در بسیاری از کشورها شده است. طبق تحقیقاتی که انجام شده بین 40 تا 50 درصد ازدواج ها در ایالات آمریکا به طلاق ختم می شود. و حتی این آمار در ازدواج دوم به بعد بیشتر نیز می شود. دلایل مختلفی برای طلاق زوجین وجود دارد. برخی می گویند که با یک مرد بی رحم و سنگدل زندگی می کردند و برخی دیگر گله از زن خود دارند که آن ها را درک نمی کرده است. به هرحال برای هر مرد و هر زنی طلاق یک فرایند و اتفاق آسان نیست. یک زن باید خیلی سختی ها و رنج هایی را تحمل کرده باشد که در نهایت این جمله را بگوید که با شوهرم به آخر خط رسیدم…

شما نیز مسلما در اطراف خود بسیار زیاد این جمله را شنیده اید. مشاوران مرکز مشاوره آویژه به بررسی این پایان تلخ در زندگی پرداختند و جمله با شوهرم به آخر خط رسیدم را معنا داده اند. با ما همراه باشید تا با هم بفهمیم چه هنگام یک زن از این جمله ناراحت کننده استفاده می کند.

چه هنگام یک زن می گوید با شوهرم به خط اخر رسیدم ؟
دعوا و کشمکش بخشی از زندگی مشترک است. افرادی که ازدواج موفقی را داشته اند و روابط صحیح و شادی را دارند راز خوشبختی خود را در این می دانند هنگامیکه کشمکش و دعوا بین زن و شوهر ایجاد می شود باید روی این بحث ها کار کرد و علت و دلایل آنها را پیدا کرد. وقتی شما بدانید که بر سر چهموضوعی و با چه دلیلی این تعارضات پیش آمده است سعی می کنید دیگر آنها را تکرار نکنید و این تعارضات باعث رشد شما می شود. اما زمانی که به مشکلات رسیدگی نشود، باعث می شود ازدواج و زندگی مشترک شما به آخر خط برسد.

با شناخت علائمی که نشان می دهد ازدواج و زندگی شما مشکل دارد، می توانید ارزیابی کنید که چه راهکارهایی برای حل مشکلات خود بکار ببرید. در این مقاله 7 مورد از مهمترین نشانه هایی که باعث گفتن یک جمله وحشتناک یعنی جمله با همسرم به اخر خط رسیدم می شود را برای شما بیان کرده ایم.

عدم صمیمیت جنسی
مسلما در هر ازدواجی میل جنسی به مرور زمان تغییر می کند. در اوایل ازدواج میل جنسی در بین زوجین قوی تر است نسبت به هنگامی که چند سال از شروع زندگی زن و شوهر می گذرد. اما به طور کلی برخی از زوج ها در میل جنسی خود متفاوت از یکدیگر هستند. برخی نیاز به میل جنسی و رابطه جنسی برایشان خیلی قوی تر از شریک زندگیشان است. این تفاوت زیاد در میل جنسی زوجین باعث ایجاد اختلاف در زندگی مشترک می شود. بعد از بچه دار شدن، اکثرا میل جنسی زنان نبست به مردان کاهش می یابد. زوج ها باید بتوانند این تفاوت را حل کنند و به یک تصمیم مشترک درمورد روابط جنسی خود برسند. با گذشت زمان فقدان صمیمت جنسی می تواند پایان یک ازدواج باشد. 

همیشه نسبت به همسر خود احساس خشم دارید
این موضوع که گهگاه نسبت به همسر خود عصبانی شوید طبیعی است. اما اگر این عصبانیت و خشم شما نسبت به همسرتان مداوم باشد اصلا نشانه خوبی برای ازدواج شما نیست. زوج هایی که می گویند با همسرم به آخر خط رسیدم اکثرا همیشه این احساس را در خود دارند که از همسرشان و رفتارهایش خشمگین هستند. حتی اگر با همسری ازدواج کردید که مدام از دست شما عصبانی است این نیز یک مشکل است و فرقی نمی کند.

خشم مدام در ازدواج به مسائل بیرونی یا درونی مربوط می باشد. اگر این نوع از عصبانیت حل نشود می تواند زندگی مشترک شما را خراب کند. هیچ کس شایسته این نیست که قربانی خشونت خانگی شود پس اگر عصبانیت مداوم به ازار جسمی یا روحی تبدیل شده است وقت ان است که با یک مشاور در مورد ادامه دادن یا ندادن زندگی مشترک خود صحبت کنید و کمک بگیرید تا تصمیم درست بگیرید.

 

از بین رفتن ارتباطات و هیجان در زنگی مشترک
در اوایل ازدواج، زوج ها دوست دارند که دائم با یکدیگر ملاقات داشته باشند و تمام وقت خود را در کنار یکدیگر سپری کنند. اما وقتی مدتی از ازدواج آنها می گذرد، احساس تازگی و هیجانی که در ابتدا داشته اند از دست می دهند. البته کمی کمرنگ شدن هیجانات بعد از چندسال زندگی مشترک طبیعی است. اما از یاد بردن یکدیگر و نداشتن ارتباط قوی و سالم با هم اصلا نشانه خوبی نیست. زن و مرد در هر سال از زندگی مشترک همچنان نیاز به مهر و محبت و بیان احساسات همسر خود نیاز دارند. اگر احساس می کنید اشتاقی ندارید که ازسرکار به خانه برگردید. و یا به دنبال زمان مناسب برای خلوت با همسر خود نیستید. پس کمی نگران زندگی مشترک خود باشید و از یک مشاوره خانواده کمک بگیرید.

نبود احترام بین زوجین
برای داشتن یک رابطه سالم در زندگی مشترک، احترام متقابل زوجین نیاز است. مسلما تفاوت ها و اختلاف نظرها بین هر زن و مردی وجود دارد. اما مهم این است که به ارزش ها و انتخاب های همسرتان احترام بگذارید. احترام در ازدواج امری اساسی است. اگر شریک زندگی خود را تحقیر کنید یا احساسات او را نادیده بگیرید، زندگی مشترکتان را خراب کرده اید. بی احترامی ممکن است راهی به سوی طلاق باز کند.

عدم اعتماد در زندگی مشترک
مانند احترام، اعتماد نیز عنصر سازنده یک رابطه خوب است. وقتی زوجین به یکدیگر اعتماد نداشته باشند ممکن است ازدواج آنها با مشکل روبرو شود. البته همسری که خیانت کرده است باید اعتماد شریک زندگی خود را مجدد به دست بیاورد و نسبت به انجام کار خود احساس پشیمانی داشته باشد و دیگر مرتکب خطا نشود. اگر همسرتان خیانت کرده است باید تصمیم بگیرید که آیا مایلید برای بازسازی اعتماد خود تلاش کنید و یک زندگی مشترک مجدد را آغاز کنید و یا به دنبال پایان دادن به زندگی مشترک خود با همسرتان هستید.

بیزاری از همسر
اگر متوجه این موضوع شده اید که دیگر همسرتان را دوست ندارید و از همراهی او و در کنارش بودن لذت نمی برید، احتمالا مشکل و آسیب بزرگی در زندگی مشترک خود دارید. اگر به جای دیدن ویژگی های خوب همسرتان همیشه نیمه خالی لیوان را می بینید پس احتمالا ناراحتی حل نشده ای برای شما وجود دارد. به دنبال علت این تغییر رفتار خود باشید. البته گاهی نیز انتظارات بی جا و فراتر از تصور نیز می تواند باعث کمرنگ شدن دوست داشتن همسر شود. می توانید به مشاوره ازدواج مراجعه کنید تا علت بیزاری از همسر برایتان مشخص شود. مشاور به شما کمک می کند تا بتوانید تصمیم درست در مورد زندگی خود بگیرید.

وجود مشکلات مالی
پول و وضعیت اقتصادی یکی از مهمترین عوامل پایان زندگی مشترک است. اگر نتوانید با همسرتان به درک درست و یکسانی نسبت به درآمد، پس انداز و هزینه های زندگی برسید نمی توانید زندگی سالمی داشته باشید. شما باید بتوانید مدیریت درستی نسبت به وضعیت مالی زدگی خود داشته باشید. هزینه های اضافی، توقع های زیاد، نبود پس انداز هنگام مواجه با مشکلات و … می تواند زندگی شما و همسرتان را به آخر خط نزدیک کند.

سخنی از مشاوران آویژه
همه ما می دانیم که در زندگی مشترک همیشه اختلاف و درگیری ها وجود داشته است. این مهم است که بتوان راه درستی برایحل مشکلات پیدا کرد. بسیاری از زوج ها انتظار دارند زندگی بدون دغدغه و کشمکش را داشته باشند و هنگامی که با مشکلی روبرو می شوند سریعا به فکر طلاق و جدایی می افتند. اگر همسرتان را دوست دارید و می خواهید یک زندگی عاشقانه و شاد را در کنار یکدیگر داشته باشید پس باید صبر خود را بالا ببرید و برای ساختن زندگی عاشقانه در کنار همسر تلاش کنید.

با پیدا شدن کوچکترین مشکل سریعا جمله با شوهرم به آخر خط رسیدم را به کار نبرید. البته اگر واقعا زندگی خوبی ندارید و همسرتان ویژگی ها و صلاحیت لازم را ندارد پس حق با شماست. شما می توانید به مشاوره خانواده مراجعه کنید و از یک روانشناس خوب برای تصمیم در مورد ادامه دادن یا ندادن زندگیتان کمک بگیرید.

منبع: مشاوره تلفنی خانواده

 نظر دهید »

شوهرم بهم خیانت کرده چکار کنم؟

23 آذر 1404 توسط avije danesh

 

خیانت یکی از سخت ‌ترین چالش‌ه های زندگی مشترک است که برای برخی از افراد بوجود می آید. اما همیشه به معنای پایان زندگی نیست. شما باید در هنگام مواجه با خیانت بتوانید یک تصمیم درست و عاقلانه و به دور از احساسات زود گذر بگیرید تا در آینده از تصمیم خود پشیمان نشوید. اگر با خیانت همسرتان روبرو شده اید سعی کنید نکاتی را که در زیر مشاوران مرکز مشاوره آویژه پیشنهاد داده اند، در نظر بگیرید. این 7 نکته می تواند به شما کمک کند تا بهترین تصمیم را در هنگام مواجه با خیانت همسرتان بگیرید.

7 نکته برای مقابله با خیانت همسر
در این مواقع نباید از روی احساسات و ناراحتی های پیش آمده و یا برای انتقام گرفتن از رفتار شوهرتان زندگی خودتان را نابود کنید. به گونه ای تصمیم بگیرید که پشیمان نشوید، تصمیم گیری اشتباه می تواند در آینده برای شما افسردگی همراه داشته باشد. در این قسمت 7 نکته برای مقابله با خیانت همسر را بیان می کنیم:

احساسات خود را بپذیرید
اگر متوجه خیانت همسرتان شده اید پس داشتن احساساتی مثل شوک، بی قراری، ترس، درد، افسردگی و سردرگمی کاملا طبیعی است. سعی نکنید این احساسات را در خود سرکوب کنید و یا خود را به خاطر این احساسات سرزنش نکنید. تمام احساسات خود را در مقابل خییانت همسرتان بپذیرید. حتی اگر همسرتان را ببخشید و بخواهید زندگی تازه ای را شروع کنید، انتظار نداشته باشید احساس بی اعتمادی شما سریعا از بین برود. کنار آمدن با خیانت همسر یک امر بسیار زمان بر است.

دنبال انتقام نباش
خیانت شریک زندگی تان می تواند باعث ایجاد خشم شود. در حالت خشمگین، اولین فکری که به ذهن شما خطور می کند این است که شما نیز در برابر خیانت شوهرتان به او خیانت کنید. ممکن است بخواهید با صحبت کردن با جنس مخالف در فضای مجازی و یا ایجاد رابطه با دوستان شوهرتان، او را تنبیه کنید. این نوع کارها و رفتارها احساس رضایت موقتی را برای شما ایجاد می کند اما در نهایت باعث عذاب وجدان و به جا ماندن خشم و نفرت در شما می شود. پس به جای اینکه رفتار متقابل و عکس العمل منفی نسبت به خیانت همسرتان نشان دهید به دنبال راهکار حل مشکل و فهمیدن دلیل خیانت همسرتان باشید.

سعی کنید مراقب خودتان باشید
احتمالا به دلیل استرسی که برای شما ایجاد شده، واکنش‌های فیزیکی مانند حالت تهوع، اسهال، مشکلات خواب ، لرزش، مشکل در تمرکز، عدم تمایل به غذا خوردن یا پرخوری داشته باشید. پس از پایان شوک اولیه، سعی کنید غذاهای سالم بخورید، خواب منظمی داشته باشید، هر روز کمی ورزش کنید، آب فراوان بنوشید و یا حتی کمی تفریح کنید تا از شوک و بی قراری نجات پیدا کنید.

از سرزنش کردن دست بردارید
سرزنش خود، همسرتان یا شخصی که با همسرشما ارتباط داشته است، چیزی را تغییر نمی دهد و فقط باعث می شود انرژی شما هدر برود. به جای اینکه به حال خود تاسف بخورید. سعی کنید با همسرتان ارتباط برقرار کنید و اگر می توانید به او کمک کنید درمورد دلایل و کمبودهایش که باعث شده او خیانت کند، صحبت کنید. این تفکرات که شما قربانی شده اید و یا زندگیتان را تلف کردید و … فقط باعث می شود که احساس ناتوانی و بدتری را نسبت به خودتان داشته باشید.

فرزندانتان را درگیر ماجرا نکنید
مشکلات و کشمکش ها بین شما و همسرتان است. و نباید فرزندانتان را درگیر کنید. حتی اگر تصمیم دارید به زندگی دو نفره خود پایان بدهید، توضیح دادن مشکلات و درگیری های بین شما و همسرتان برای فرزندان، فقط باعث ایجاد اضطراب و استرس در آنها می شود. درگیر کردن فرزندان باعث می شود که آنها بین پدر ومادر خود قرار بگیرند و مجبور شوند یکی از آنها را انتخاب کنند. که این موضوع اصلا برای فرزندان و روحیه آنها خوب نیست.

مشاوره را فراموش نکنید
سعی نکنید به تنهایی با این موضوع کنار بیاید و بخواهید آن را حل کنید چون شما در این مواقع به شدت تحت تاثیر احساسات خود و خشم و ناراحتی هستید. قبل از اینکه تصمیمی در مورد زندگی مشترکتان بگیرید، حتما با یک مشاور ازدواج صحبت کنید.

مشاور ازدواج می تواند به دور از احساسات، در آرامش تمام به شما کمک کند تا تصمیم درستی بگیرید. او به شما و همسرتان کمک می کند تا بهتر ارتباط برقرار کنید و با احساساتی مثل خشم، گناه، شرم و یا هر احساس دیگری کنار بیاید. اگر شما به تنهایی تصمیم بگیرید به زندگی مشترک خود پایان بدهید شاید بعدا پشیمان بشوید. و متوجه این موضوع شوید که تصمیم عجولانه ای گرفته اید. اما هنگامیکه به مشاوره مراجعه می کنید و در نهایت تصمیم به جدایی می گیرید. دیگر این اطمینان را دارید که تمام تلاش خود را کرده اید که زندگی مشترکتان را حفظ کنید. اما با توجه به شرایط و مشکلات تنها راه شما جدایی بوده است.

خانواده هایتان را قاضی قرار ندهید
زمانی که به شدت عصبانی و ناراحت هستید، در مورد این مشکل با خاواده هایتان صحبت نکنید. هیچ کسی نمی داند که در زندگی دیگران چه می گذرد. و نمی تواند به درستی موقعیت ها را درک کند. خانواده شما به محض اینکه متوجه شوند به شما خیانت شده است مسلما تصمیماتی عجولانه و از سر خشم و نفرت بوجود آمده، خواهند داشت. که می تواند به شدت شما را تحت تاثیر قرار بدهد. و اجازه ندهد تصمیم درست و مناسبی را برای زندگی مشترک خود بگیرید.

اگر هر خانواده ای طرف فرزند خودش را بگیرد و حق و مشکلات دیگری را در نظر نگیرد. در نهایت این وسط زندگی شما به خاطر احساسات خانواده ها از بین می رود. پس خودتان به کمک مشاوره خانواده که فردی بی طرف است تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید ادامه دهید. سعی کنید تمام جزئیات و مسائل خصوصی زندگی خود را برای خانواده ها تعریف نکنید.

سخنی از مشاوران آویژه
دلایل زیادی برای خیانت وجود دارد و ازدواج و داشتن زندگی مشترک خوب نیاز به تمرین و تلاش دارد. صحبت مستقیم، بیان نیازهای خود، تمرین بخشش و تعهد به ازدواج، بهترین راه ها برای محافظت از زندگی شماست. اگر با وجود همه ی این تلاش ها باز با خیانت روبرو شده اید، لطفا آرامش خود را حفظ کنید و سعی کنید در منطقی ترین حالت خود باشید. و بهترین تصمیم را برای زندگی خود بگیرید. اینکه شما چه تصمیمی خواهید گرفت آیا می خواهید به زندگی خود ادامه دهید و فرصتی به همسر خود بدهید تا اشتباهاتش را جبران کند یا دیگر نمی توانید با او زندگی کنید و تصمیم بر جدایی دارید، همگی حق شماست. شما مختار هستید خودتان برای زندگیتان تصمیم بگیرید فقط لطفا در مورد انتخاب خود با مشاور صحبت کنید و از او مشورت بگیرید تا هیچ وقت پشیمان نشوید.

منبع: مشاوره تلفنی خانواده

 نظر دهید »

علت بد اخلاقی مردان چیست؟

23 آذر 1404 توسط avije danesh

 

به گزارش روانشناسان آویژه بد اخلاقی یک ویژگی منفی در افراد است. نمی توان گفت شخصی هیچ وقت بداخلاق نشده است. و همیشه خوش رو و خوش اخلاق بوده است. همه ی افراد احساساتی مثل خشم، عصبانیت، خستگی و … را درک کرده اند. گاهی خستگی زیاد و یا خشم و ناراحتی باعث کج خلقی و بداخلاقی افراد می شود. مشاوران مرکز مشاوره آویژه در این مقاله برخی از مهم ترین دلایل بد اخلاقی در مردان را برای شما نگارش کرده اند. البته برخی از این علت ها بین زنان و مردان رایج و مشترک است و برخی دیگر منحصر به مردها می شود.

دلایل بداخلاقی در مردان
ریشه بداخلاقی اغلب به عوامل و سبک زندگی انسان ها برمیگردد. تغییرات ناگهانی در خلق و خوی افراد هنگامی ظاهر می شود که:

تجربه یک تغییر مهم در زندگی مانند تغییر شغل، تغییر خانه و یا از دست دادن یک موقعیت مالی یا کاری عالی و …

استرس بیش از حد

نخوابیدن کافی

غذای ناسالم

مصرف داروهایی که بر خلق و خوی یا خواب انسان تاثیر می گذارند.

و ….

در این قسمت مهم ترین دلایل بد اخلاقی را برای شما شرح می دهیم. شما با دانستن این دلایل می توانید به فکر راه چاره برای تغییر مرد بداخلاق و دور کردن او از بداخلاقی و کج خلقی باشید.

داشتن اختلال دو قطبی
گاهی دلیل بداخلاقی مرد، داشتن یک بیماری زمینه ای و روانی است که باعث بداخلاقی او می شود. یکی از این بیماری ها اختلال دوقطبی است که باعث می شود مرد در موقعیت ها و زمان های مختلف احساسات یکسانی نداشته باشد. او گاهی به شدت آرام می شود و گاهی استرس و خشم و عصبانیت وجودش را فرا می گیرد. اگر احساس می کنید شوهرتان اختلال دوقطبی دارد پس حتما به یک مشاوره و یا روانشناس برای تشخیص قطعی و درمان مراجعه کنید. مشاور به شما می گوید که باید چگونه رفتار کنید و چه کارهایی برای دوری از بداخلاقی مرد نیاز است انجام دهید.

نداشتن خواب کافی
برخی از مردان به دلیل شغلی که دارند نمی توانند در شبانه روز مقدار خواب کافی داشته باشند. نداشتن خواب کافی به شدت بر خلق و خوی افراد تاثیر می گذارد. مغز و بدن شما در هنگام خواب بهبود می یابند. وقتی شما به اندازه کافی استراحت نکرده باشید. و یا خواب درستی نداشته باشید نمی توانید با دیگران ارتباط موثر برقرار کنید. خشمگین می شوید و دائم احساس خستگی کسل بودن می کنید. اگر همسرتان مجبور است تمام شب را سرکار باشد پس هگامیکه به خانه آمد محیطی را برای او ایجاد کنید تا بتواند کمبود خواب خود را جبران کند. سکوت را رعایت کنید و این موضوع که همسرتان خسته است و نیاز به خواب دارد را درک کنید. وقتی شما شروع به صحبت یا بحث کردن با او می کنید به دلیل نداشتن خواب کافی بداخلاق و عصبانی می شود. اگر فرزندان نمی گذارند او به خوبی بخوابد می توانید انها را به پارک ببرید و یا سرگرمی برایشان ایجاد کنید تا همسرتان بتواند بخوابد. اغلب مردان به شدت وابسته به خواب هستند. پس حتما دقت کنید همسرتان همیشه خواب کافی داشته باشد تا بداخلاق نشود.

گرسنه بودن
گرسنگی، عصبانیت و بداخلاقی را افزایش می دهد. هنگامیکه بین وعده های غذایی فاصله زیادی می افتد اکثر افراد احساس عصبانیت، ناراحتی، تنهایی و سردرگمی دارند. حتی ممکن است بخواهند گریه کنند یا غر بزنند. افت قندخون تاثیر بسزایی در تغییر خلق و خوی دارد. اگر می خواهید با همسرتان در رابطه با موضوعی صحبت کنید پس زمانیکه او گرسنه است را برای این کار انتخاب نکنید. حواستان باشد مرد گرسنه یک مرد بداخلاق است.

وجود موقعیت های استرس زا
استرس و فشارهای زیاد در محل کار، خانه یا هر مکان دیگر به شدت بر اخلاق مردان تاثیر می گذارد. استرس می تواند باعث شود شوهرتان خواب کافی نداشته باشد، سلامتی اش به خطر می افتد، اشتها نداشته باشد  و … . سعی کنید بفهمید چه چیزی باعث شده است همسرتان استرس داشته باشد. و تلاش کنید او را از موقعیت استرس زا دور نگه دارید. او را به ورزش کردن و یا سرگرمی جدیدی تشویق کنید. این کار باعث دوری او از استرس می شود و بداخلاقی او را کاهش می دهد.

مصرف داروهای خاص
بدخلقی و افسردگی می تواند عوارض جانبی داروهایی باشد که شوهرتان مصرف می کند. مصرف برخی از دارو ها باعث می شود انسان بد اخلاق و بهانه گیر شود. پس اگر تغییرات منفی در خلق و خوی همسرتان می بینید حتما در مورد عوارض داروهایی که مصرف می کند با دکتر صحبت کنید. همچنین داروها می تواند بر خواب و خوراک  نیز تاثیر بگذارد و باعث بداخلاقی شوهرتان شود.

مصرف مواد مخدر
اعتیاد باعث بداخلاقی مردان می شود. افرادی که مواد مخدر مصرف می کنند تغییرات خلق و خوی زیادی دارند. وقتی زمان مصرف مواد مخدر آنها زیاد شود به شدت بداخلاق و غیر قابل تحمل می شوند. دیگر نمی توان آنها را کنترل کرد. مرد مصرف کننده به هر دری برای تامین مصرف خود می زند. حتی بداخلاقی و کتک زدن.

مشاهده یک رفتار بد از طرف همسر
هر کسی در زندگی خود خط قرمزهایی را دارد. ممکن است شوهر شما از یک رفتار و یا طرز صحبت کردن و … متنفر باشد. پس سعی کنید این موضوع را درک کرده و در مورد آن محترمانه صحبت کنید. شما باید به نظرات و بایدها و نبایدهای همسرتان احترام بگذارید. و همچنین او نیز باید به رفتار ها و طرز فکر شما احترام بگذارد. وقتی رفتار ناپسندی از زن سر بزند مسلما مردان بداخلاق می شوند.

مشکلات مالی
پول همیشه یک موضوع بحث برانگیز در روابط و زندگی  بوده است. مردان گاهی به دلیل مشکلات مالی و نبود رفاه، بداخلاقی میکنند. مردان اغلب مانند زنان نمی توانند در مورد احساسات و مشکلات و ناراحتی ها صحبت کنند. وقتی مردی از نظر مالی با مشکل روبه رو می شود، استرس های زیادی را تحمل می کند. فشار مالی یکی از دلایل رایج بداخلاقی مردان است.

سخن از مشاوران آویژه
مردان بداخلاق باعث ایجاد احساساتی مثل ناامیدی، افسردگی، استرس، ناراحتی و … در زن ها می شوند. سعی کنید از بداخلاق بودن فاصله بگیرید تا هم خودتان و هم اطرافیانتان یک زندگی شاد و روابط سالم را تجربه کنید. مردان بداخلاق گاهی غیر قابل تحمل می شوند. اینکه دائم به دلایل مختلف و غیر منطقی بهانه گیری کنید و غر بزنید قابل تحمل نیست. اگر شوهرتان بداخلاقی می کند، سعی کنید یک ارتباط سالم با او برقرار کنید و دلایل این رفتار را از او سوال کنید. همانطور که گفته شد اغلب مردها در مورد احساسات و نیازهای خود به طور واضح و صریح صحبت نمی کنند. شاید رفتار اشتباهی از شما باعث شده است او به یک مرد بداخلاق تبدیل شود. پس حتما با همسرتان در مورد بداخلاقی هایش صحبت کنید. به او بگویید که رفتارها و اخلاقش شما را اذیت می کند. و نمی توانید زندگی شادی را با وجود این بداخلاقی ها داشته باشید.

منبع: مشاوره تلفنی خانواده

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 355
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مشاوره تلفنی آویژه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • استخدام
  • امریه سربازی
  • بدون موضوع
  • مشاوره تحصیلی
  • مشاوره خانواده
  • مشاوره نظام وظیفه
  • معافیت سربازی
  • معافیت پزشکی
  • معافیت کفالت مادر
  • معافیت کفالت پدر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس