مشاوره تلفنی آویژه

  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

"چطور عاشق خودمون باشیم؟ راهنمای کامل خودعشقی واقعی" روانشناسی آویژه

15 مرداد 1404 توسط avije danesh

عشق به خود (Self-Love)؛ نقطه شروع یک زندگی متعادل

در طول زندگی، خیلی چیزها را یاد گرفتیم: اینکه چطور بخوانیم و بنویسیم، چطور با دیگران ارتباط بگیریم، چطور در جامعه پذیرفته باشیم و حتی چگونه فکر کنیم. از همان کودکی آموختیم که با دیگران مهربان باشیم، احترام بگذاریم، برای جامعه مفید باشیم و در مسیر موفقیت حرکت کنیم.

اما یک چیز خیلی مهم را هیچ‌کس به ما یاد نداد:
چگونه با خودمان رفتار کنیم.

رفتاری سالم، مهربانانه و آگاهانه با خود که امروز با مفاهیمی مثل خوددوستی، خودشفقت‌ورزی یا عشق به خود (Self-Love) شناخته می‌شود.
متأسفانه، در هیچ مرحله‌ای از رشد ما—نه در مدرسه، نه در خانواده و نه در جامعه—کسی آموزش نداد چطور خودمان را بپذیریم، برای خودمان ارزش قائل شویم و خودمان را واقعاً دوست داشته باشیم.

نبود این آگاهی، در دنیای امروز به یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌های روانی تبدیل شده است.

❌ خیلی وقت‌ها مرزهای سالم‌مان را نادیده می‌گیریم.
❌ نمی‌دانیم چطور “نه” بگوییم بدون عذاب وجدان.
❌ بیش از حد خود را فدای تأیید دیگران می‌کنیم.
❌ یاد نگرفتیم که مراقبت از خود فقط ظاهری نیست؛ مراقبت روحی، روانی و عاطفی هم مهم است.

در ظاهر ممکن است مهربان، فداکار و اجتماعی به‌نظر برسیم، اما در درون، با خودمان دچار فرسودگی، بی‌مهری و حتی خشم پنهان هستیم.

در مرکز مشاوره روانشناسی آویژه، بارها با مراجعانی روبه‌رو بوده‌ایم که نمی‌دانند چطور خودشان را بپذیرند. افرادی که فکر می‌کنند دوست داشتن خود یعنی خودخواهی، یا خیال می‌کنند برای خوب بودن باید خودشان را فراموش کنند. اما واقعیت این است که:

🔸 کسی که خودش را دوست ندارد، نمی‌تواند به دیگران عشق واقعی بدهد.
🔸 کسی که از درون با خودش آشتی نکرده، در رابطه با دیگران هم دچار تنش و سوءتفاهم خواهد شد.
🔸 و کسی که حال خودش خوب نیست، نمی‌تواند حال دیگران را خوب کند.

برای اینکه یک زندگی شاد، سالم و ریشه‌دار داشته باشیم—نه شادی‌های سطحی و وابسته به دیگران—باید یاد بگیریم با خودمان مثل یک دوست خوب رفتار کنیم.
باید پزشک روح خودمان باشیم، زخم‌هایمان را بشناسیم و برای التیام‌شان قدم برداریم.

در این مقاله از مرکز مشاوره آویژه همراهتان هستیم تا با مفهوم عمیق، ارزشمند و نجات‌بخش «عشق به خود» بیشتر آشنا شوید.
با ما همراه باشید تا اولین قدم را به‌سوی یک رابطه سالم با خودتان بردارید.

کاوشی در معنای «Self-Love»؛ خودعشقی، نگاهی تازه به رابطه‌ات با خودت

در این مقاله قصد داریم به واژه‌ای بپردازیم که معادلی دقیق و رایج در زبان فارسی ندارد اما تأثیر آن بر کیفیت زندگی، بی‌اندازه عمیق است: Self-Love.

شاید در نگاه اول این واژه با عباراتی مانند خوددوستی یا اعتمادبه‌نفس اشتباه گرفته شود، اما حقیقت این است که self-love مفهومی بسیار گسترده‌تر و عمیق‌تر دارد. به همین دلیل، در این مقاله و با توجه به رویکرد روان‌شناختی و تجربیات حاصل از جلسات مشاوره در مرکز مشاوره تلفنی خانواده آویژه، ترجیح داده‌ایم از واژه خودعشقی استفاده کنیم؛ واژه‌ای که شاید برای ذهن ما تازه باشد، اما قلب‌مان معنایش را خوب می‌فهمد.

خودعشقی به مجموعه‌ای از نگرش‌ها، رفتارها و باورهایی گفته می‌شود که در نهایت به شناخت، پذیرش و مراقبت از خود منجر می‌شود. این مفهوم ابعاد مختلفی دارد که شامل موارد زیر است:

🔹 خوددوستی: نگاهی مهربانانه و پذیرا به خود، درست همان‌گونه که هستی.
🔹 خودمراقبتی: مراقبت فعال و آگاهانه از سلامت جسم، روان و احساسات.
🔹 خودپذیری: آشتی با تمام ابعاد شخصیت، چه نقاط قوت و چه ضعف‌ها.
🔹 احترام به خود: به رسمیت شناختن نیازها، احساسات و مرزهای شخصی.
🔹 خودشناسی: شناخت عمیق‌تر از انگیزه‌ها، الگوهای رفتاری و نیازهای درونی.
🔹 خودارزشمندی: درک این‌که تو با تمام ویژگی‌هایت، ارزشمند هستی، مستقل از موفقیت‌ها یا تایید دیگران.
🔹 شفقت به خود: مهربان بودن با خود، مخصوصاً در لحظات شکست، خطا یا سختی.

در مرکز مشاوره آویژه بارها با افرادی مواجه شده‌ایم که با وجود موفقیت‌های بیرونی، از درون احساس تهی‌بودن یا نارضایتی دارند. ریشه بسیاری از این احساسات، نادیده گرفتن یا ناآگاهی از مفهوم «خودعشقی» است.

ما در این مقاله تلاش می‌کنیم با نگاهی علمی و کاربردی، شما را با یکی از پایه‌های اساسی سلامت روان آشنا کنیم؛ چرا که تا زمانی که خودت را دوست نداشته باشی، هیچ‌چیز و هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند جای خالی این عشق را پُر کند.

ریشه‌شناسی خودعشقی؛ از فیلائوتیا تا عشق بی‌قید و شرط به خویشتن

واژه‌ی Self-Love که امروزه به یکی از مفاهیم کلیدی در روان‌شناسی مدرن تبدیل شده، ریشه‌ای عمیق در زبان و فلسفه‌ی یونان باستان دارد. این واژه، برگرفته از کلمه‌ی یونانی Philautia (فیلائوتیا) است؛ واژه‌ای که از ترکیب دو بخش ساخته شده است:

Philo به معنای محبت و دوستی
Auto به معنای خود
فیلائوتیا در سنت یونانی، به دو شکل مثبت و منفی تفسیر می‌شد:
🔹 فیلائوتیای مثبت، به معنای عشق سازنده به خود است که منجر به پرورش عزت نفس، مراقبت از خود و رشد درونی می‌شود.
🔹 فیلائوتیای منفی، حالتی است که در آن فرد دچار خودشیفتگی یا خودمحوری افراطی می‌شود و در نتیجه، تعادل روانی و ارتباطات بین‌فردی‌اش آسیب می‌بیند.

افلاطون و ارسطو نیز در آثار خود به این دو وجه پرداخته‌اند؛ وجهی که می‌تواند راهی برای تعالی باشد، یا در صورت افراط، مسیر انزوا و آسیب را هموار سازد.

چرا واژه “خودعشقی” بهترین معادل برای Self-Love است؟

در زبان فارسی، واژه‌ی Self-Love معمولاً با عباراتی مانند “عشق به خود” یا “خوددوستی” ترجمه می‌شود. اما این واژه‌ها تنها بخشی از بار معنایی آن را انتقال می‌دهند.

Self-Love در معنای عمیق‌تر، حالتی درونی است که فرد در آن به آرامش، پذیرش و محبت نسبت به خود دست می‌یابد؛ بدون اینکه منتظر تأیید، محبت یا پاداش از دنیای بیرون باشد. در واقع، این عشق، منبعش بیرون نیست؛ بلکه از دل خود فرد می‌جوشد.

در این میان، واژه‌ی «خودعشقی» یک انتخاب مناسب‌تر است؛ چرا که با سادگی، لطافت و ژرفای معنایی خود، به حالتی اشاره دارد که فرد از درون به خود مهر می‌ورزد، خود را می‌پذیرد و بدون قید و شرط، برای خودش ارزش قائل است.

در خودعشقی:

مرزی میان “خود” و “عشق” باقی نمی‌ماند؛
عشق، خودِ انسان است؛ نه چیزی که از بیرون باید به او برسد؛
عشق به خود، تنها یکی از ثمرات خودعشقی است؛ نه تمام آن.
خودعشقی چیست و چرا به آن نیاز داریم؟

خودعشقی، تمرینی آگاهانه برای پرورش رابطه‌ای سالم، محبت‌آمیز و صادقانه با خود است.
این مفهوم فراتر از خوددوستی یا اعتمادبه‌نفس است؛ چرا که شامل پذیرش عمیق خود، آشتی با بخش‌های تاریک وجود و شفقت نسبت به اشتباهات و ضعف‌های‌مان می‌شود.

خودعشقی به معنای:

آغوش گرفتن خود، همان‌طور که هستیم؛
خاموش کردن صدای منتقد درونی؛
ایستادن در برابر قضاوت‌های ناعادلانه نسبت به خود؛
بخشیدن خود، حتی وقتی دیگران نمی‌بخشند.
بر خلاف تصور عمومی، خودعشقی هیچ ارتباطی با خودشیفتگی یا خودستایی ندارد.
بلکه حالتی از درک و همراهی با تمام وجوه انسانی ماست: قوت‌ها، ضعف‌ها، زخم‌ها و رؤیاها.

وقتی خودعشقی در ما ریشه می‌گیرد:

از خود مراقبت می‌کنیم؛
برای مرزهای‌مان ارزش قائل می‌شویم؛
به نیازهای‌مان گوش می‌سپاریم؛
و انگیزه‌ای عمیق برای تحقق رؤیاهای‌مان پیدا می‌کنیم.
وقتی عشق به خود کمرنگ می‌شود…

نبود خودعشقی آثار مخربی بر روان و روابط ما می‌گذارد. نشانه‌های کمبود این عشق درونی، اغلب در رفتارهای روزمره ما دیده می‌شود:

🔸 کمال‌گرایی و ترس همیشگی از اشتباه
🔸 ناتوانی در گفتن «نه» و پذیرفتن مسئولیت‌های بیش از حد
🔸 نادیده گرفتن نیازهای شخصی و مراقبت از خود
🔸 ماندن در روابط ناسالم به خاطر ترس از تنهایی
🔸 مقایسه دائمی با دیگران و احساس بی‌کفایتی
🔸 جستجوی بی‌پایان برای تأیید گرفتن از دیگران
🔸 گفت‌وگوی درونی منفی و انتقاد مداوم از خود
🔸 وابستگی افراطی به عوامل بیرونی برای داشتن حال خوب
🔸 کاهش عزت نفس و احساس ارزشمندی

عشق به خود، نقطه شروع تغییر

وقتی خودمان را دوست داشته باشیم، زندگی رنگی متفاوت پیدا می‌کند. شادی، رضایت، ارتباط سالم با دیگران و حتی پیشرفت‌های شخصی، ریشه در رابطه‌ای دارد که با خود ساخته‌ایم.

در مرکز مشاوره خانواده آویژه، بارها دیده‌ایم که بازسازی این رابطه درونی، چگونه می‌تواند افسردگی، اضطراب، و آسیب‌های ناشی از روابط سمی را بهبود دهد.

به همین دلیل، خودعشقی نه یک مفهوم انتزاعی، بلکه ضرورتی حیاتی برای سلامت روان است.
رابطه‌ای که با خودت داری، الگوی تمام روابط دیگر تو خواهد بود.

 

 

 

 نظر دهید »

گسلایت چیست؟ نشانه‌ها، پیامدها و روش‌های نجات از بازی روانی / مشاوران آویژه

15 مرداد 1404 توسط avije danesh

گاهی ممکن است در روابطی قرار بگیریم که ناآگاهانه درگیر نوعی بازی ذهنی شویم؛ بازی‌ای که آرام و بی‌صدا، اعتماد به نفس‌مان را فرسایش می‌دهد و ما را نسبت به احساسات، ادراک و حافظه‌ خود دچار تردید می‌کند. این تجربه گیج‌کننده و گاه آزاردهنده، می‌تواند ما را به مرور زمان دچار احساس گناه، بی‌ارزشی و سردرگمی کند. پدیده‌ای که در پس این آشفتگی روانی قرار دارد، گَسلایت (Gaslight) نام دارد؛ شکلی از دست‌کاری روانی که هدف آن، سلب اطمینان فرد از درک شخصی خودش از واقعیت است.

گسلایت چیست؟

گسلایت نوعی سوءاستفاده روانی است که در آن فردی تلاش می‌کند با تحریف مداوم واقعیت، طرف مقابل را نسبت به حافظه، قضاوت یا احساسات خود دچار تردید و سردرگمی کند. در این نوع رابطه، قربانی به‌مرور نمی‌تواند به درک شخصی‌اش از رویدادها اعتماد کند و ممکن است به‌جای اعتماد به خود، به برداشت‌های فرد مقابل وابسته شود.

اصطلاح Gaslight از فیلمی کلاسیک به همین نام در سال ۱۹۴۴ گرفته شده است. در داستان فیلم، مردی برای کنترل همسرش، نور چراغ‌های گازی خانه را کم‌وزیاد می‌کرد و هنگامی که زن متوجه تغییر نور می‌شد، او انکار می‌کرد و می‌گفت همه‌چیز طبیعی است. این انکارهای مداوم باعث شد زن دچار شک به خود و ترس از دیوانگی شود.

گسلایت دقیقاً همین‌جاست: فرسایش آرام روان فرد با وارونه جلوه دادن حقیقت.

در ساده‌ترین تعریف، گسلایت زمانی رخ می‌دهد که فردی با زیر سؤال بردن احساسات، انکار واقعیت یا ارائه اطلاعات گمراه‌کننده، شما را وادار می‌کند به برداشت‌های خود از یک موقعیت شک کنید. این نوع رفتار معمولاً به‌گونه‌ای طراحی می‌شود که شما را فردی غیرمنطقی، ناپایدار یا بیش‌از‌حد حساس جلوه دهد؛ طوری که به‌مرور خودتان را کمتر باور کنید و به درک دیگران وابسته شوید.

برای مثال، تصور کنید با یکی از دوستانتان سر ساعتی مشخص قرار گذاشته‌اید اما او با تأخیر زیادی می‌رسد. وقتی از او درباره دیر آمدنش گله می‌کنید، با این جمله روبه‌رو می‌شوید:
«تو زیادی حساسی، همیشه مسئله رو بزرگ می‌کنی.»
در این لحظه، شما نه‌تنها بابت بی‌احترامی زمان ناراحت شده‌اید، بلکه احساساتتان نیز بی‌اعتبار جلوه داده شده‌اند. این دقیقاً نمونه‌ای از گسلایت است: شخص مقابل نه تنها مسئولیت رفتارش را نمی‌پذیرد، بلکه تلاش می‌کند شما را بابت واکنش‌تان مقصر نشان دهد.

گسلایت در روان‌شناسی به چه معناست؟

در روانشناسی، گسلایت به‌عنوان الگویی از سوء‌استفاده ذهنی یا هیجانی شناخته می‌شود که طی آن، فرد آزارگر به‌طور مداوم واقعیت را تحریف می‌کند تا قربانی دچار تردید، گیجی و نااطمینانی نسبت به خود شود. با تکرار چنین رفتاری، فرد آسیب‌دیده به‌تدریج اعتمادش به خود را از دست می‌دهد، احساس گناه یا بی‌لیاقتی می‌کند و دیگر نمی‌داند باید به چه چیزی اعتماد کند.

این نوع دست‌کاری روانی معمولاً با اهداف زیر انجام می‌شود:

کسب کنترل روانی بر طرف مقابل
تسلط بر قدرت در رابطه
دریافت نوعی لذت یا حس برتری از آزار دادن طرف مقابل
یکی از ویژگی‌های پنهان گسلایت این است که قربانی ممکن است مدت‌ها متوجه آسیب روانی واردشده نباشد. بسیاری از افراد، در حالی که دچار فرسایش ذهنی و احساسی هستند، تصور می‌کنند مشکل از خودشان است.

در چنین شرایطی، کمک گرفتن از یک روانشناس متخصص در روابط آسیب‌زا و سوءاستفاده هیجانی می‌تواند نقش نجات‌بخشی داشته باشد. مشاوره حرفه‌ای کمک می‌کند تا الگوهای ناسالم را شناسایی کرده، مرزهای روانی خود را بازسازی کنید و با اعتمادبه‌نفس بیشتری از سلامت روان خود مراقبت نمایید. مشاوره روانشناسی آویژه در خدمت شما عزیزان می باشد.

گسلایت در روابط عاطفی چگونه خود را نشان می‌دهد؟

گسلایت (Gaslighting) نوعی سوءاستفاده روانی است که تشخیص آن برای فرد قربانی دشوار است؛ زیرا معمولاً به طرف مقابل اعتماد دارد و کم‌کم باور می‌کند که خودش مقصر تمام مشکلات است. این رفتار می‌تواند در روابط عاشقانه، خانوادگی یا حتی دوستانه رخ دهد. در بسیاری از موارد، فرد گسلایتر در ابتدای رابطه بسیار خوش‌رفتار به نظر می‌رسد و تلاش می‌کند اعتماد طرف مقابل را جلب کند.

نشانه‌های قرار گرفتن در دام گسلایت

روانشناسان معتقدند افرادی که تحت تأثیر گسلایت قرار دارند، معمولاً با علائم زیر مواجه می‌شوند:

مدام نسبت به افکار، برداشت‌ها و تصمیمات خود شک دارند.
به حافظه خود اعتماد ندارند و بارها از خود می‌پرسند: «آیا واقعاً درست به یاد می‌آورم؟»
در احساسات و برداشت‌هایشان سردرگم می‌شوند.
حس می‌کنند غیر منطقی، حساس یا حتی «دیوانه» هستند.
اعتمادبه‌نفسشان پایین آمده و خود را بی‌ارزش یا ناتوان می‌بینند.
برای تشخیص درست و غلط، بیش از حد به نظر فرد مقابل وابسته‌اند.
حتی وقتی مقصر نیستند، عذرخواهی می‌کنند.
از فرد آزارگر در جمع دفاع می‌کنند و رفتار او را توجیه می‌کنند.
در صورت مشاهده این علائم در رابطه خود، توصیه می‌شود با یک مشاور روان‌شناس گفت‌وگو کنید. مشاوره آنلاین آویژه می‌تواند قدم مؤثری برای رهایی از این چرخه آسیب‌زا باشد.

تفاوت گسلایت با سایر اختلالات روانی

برخی رفتارهای کنترل‌گرایانه ممکن است با گسلایت اشتباه گرفته شوند. مثلاً فردی با اختلال پارانویا به‌شدت بدبین است، اما هدفش محافظت از خودش است، نه تسلط بر دیگری. یا کسی با اختلال اسکیزوتایپال ممکن است واقعیات را تحریف کند، اما عمدی در کار نیست. در گسلایت اما، نیت اصلی فرد آزارگر، کنترل ذهن و احساسات طرف مقابل است.

تکنیک‌هایی که گسلایترها استفاده می‌کنند

۱. دروغ‌گویی آشکار:
فرد با اعتماد به نفس بالا دروغ می‌گوید. حتی اگر شما متوجه دروغ شوید، او آن را انکار کرده و کاری می‌کند که شما به قضاوت خود شک کنید.

۲. انکار واقعیت:
با وجود شواهد روشن، فرد آزارگر می‌گوید که چنین چیزی نگفته یا نکرده و از شما مدرک می‌خواهد، تا شما به خودتان شک کنید.

۳. تحریف واقعیت:
او روایت‌ها را طوری بازگو می‌کند که خودش بی‌تقصیر و شما مقصر جلوه کنید. شما نیز کم‌کم این روایت تحریف‌شده را باور می‌کنید.

۴. بی‌ارزش جلوه دادن احساسات:
جملاتی مانند: «زیادی حساس شدی» یا «داری اغراق می‌کنی» باعث می‌شود احساسات شما نادیده گرفته شود و خودتان را سرزنش کنید.

۵. منحرف کردن ذهن شما:
در پاسخ به سوالات‌تان، او موضوع را عوض می‌کند یا سوال را با سوال پاسخ می‌دهد، تا ذهن شما از اصل موضوع منحرف شود.

۶. ایجاد سردرگمی:
تغییرات رفتاری مکرر – یک روز محبت‌آمیز، روز بعد تحقیرآمیز – باعث می‌شود درک درستی از رابطه نداشته باشید و دچار وابستگی روانی شوید.

اثرات روانی گسلایت بر فرد و رابطه

رفتار گسلایتر اگر ادامه‌دار باشد، آثار مخربی بر سلامت روان خواهد داشت:

تضعیف اعتمادبه‌نفس:
شما دیگر به قضاوت و تصمیم‌گیری خود اطمینان ندارید و احساس ناتوانی می‌کنید.
احساس دیوانگی:
مرتباً می‌شنوید که اشتباه می‌کنید یا مشکل از شماست. به‌مرور زمان ممکن است به سلامت روان خود شک کنید.
مشکل در شروع درمان:
تشخیص گسلایت برای بسیاری از قربانیان سخت است. حتی زمانی که به مشاور مراجعه می‌کنند، ممکن است احساس گناه کنند یا تصور کنند که درک درستی از شرایط ندارند.
افرادی که ویژگی‌هایی مثل ترس از طردشدن (مانند افراد با شخصیت اجتنابی) یا نوسانات خلقی (مثل مبتلایان به اختلال دوقطبی) دارند، بیشتر در معرض تأثیرپذیری از این رفتار هستند.

چگونه با گسلایت مقابله کنیم؟

آگاهی اولین گام است.
نشانه‌ها را بشناسید و صادقانه رابطه‌تان را بررسی کنید.
فاصله‌گذاری تدریجی.
در صورت امکان، ارتباط را با فرد گسلایتر محدود کنید.
واکنش‌های متعادل نشان دهید.
با آرامش پاسخ دهید، عصبانی نشوید. این کار نشان‌دهنده قدرت درونی شماست.
از گفت‌وگوهای فرسایشی پرهیز کنید.
اگر فرد مقابل حرف خود را تکرار می‌کند و به شما گوش نمی‌دهد، ادامه بحث بی‌فایده است.
دفترچه‌ای برای ثبت واقعیت‌ها داشته باشید.
اتفاقات، احساسات و برداشت‌های خود را یادداشت کنید تا در زمان‌های شک، به یاد بیاورید که چه دیده و شنیده‌اید.
درمان تخصصی را جدی بگیرید.
گفت‌وگو با روان‌درمانگر می‌تواند به بازسازی اعتمادبه‌نفس و تحلیل درست رابطه کمک کند.
جمع‌بندی

گسلایت نوعی بازی روانی خطرناک است که با هدف تضعیف اعتمادبه‌نفس و کنترل روانی فرد مقابل انجام می‌شود. شناخت به‌موقع این رفتار، نخستین گام برای محافظت از خود و بازیابی سلامت روان است. اگر نشانه‌های آن را در رابطه خود می‌بینید، کمک گرفتن از مشاور می‌تواند شما را در مسیر بهبودی و تصمیم‌گیری درست راهنمایی کند.

مشاوره خانواده تلفنی

 

 

 نظر دهید »

افسردگی در خانواده؛ اختلالی خاموش با تأثیر عمیق

09 مرداد 1404 توسط avije danesh

افسردگی یکی از شایع‌ترین اختلالات روانی است که نه‌تنها زندگی فرد مبتلا، بلکه روابط خانوادگی را نیز به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. این اختلال می‌تواند زمینه‌ساز تنش، درگیری‌های مکرر، دوری عاطفی و حتی جدایی در میان اعضای خانواده باشد.

علائم افسردگی در فضای خانواده
علائم افسردگی ممکن است به‌تدریج بروز پیدا کند و اگر به‌موقع تشخیص داده نشود، به مرور روابط خانوادگی را تضعیف می‌کند. از جمله نشانه‌های رایج می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

تغییرات شدید در خلق‌وخو (غم، ناامیدی، بی‌حوصلگی)
اختلال در اشتها و وزن (افزایش یا کاهش قابل توجه)
اختلالات خواب (بی‌خوابی یا پرخوابی)
بی‌انرژی بودن و نداشتن انگیزه
دشواری در تمرکز و تصمیم‌گیری
احساس بی‌ارزشی یا گناه
افکار مربوط به خودکشی
افسردگی خانوادگی چگونه شکل می‌گیرد؟
خانواده، اولین محیطی است که شخصیت افراد در آن شکل می‌گیرد. همان‌قدر که می‌تواند منبع آرامش باشد، در صورت نبود تعادل و سلامت روان، ممکن است به منبع بروز افسردگی نیز تبدیل شود.

برخی از دلایل رایج ابتلا به افسردگی در محیط خانواده:

تنش‌ها و درگیری‌های مداوم
خشونت خانگی یا کلامی
سوءمصرف مواد مخدر یا الکل توسط یکی از اعضا
زمینه‌های ژنتیکی یا سابقه خانوادگی افسردگی
تشخیص بدتر شدن افسردگی
افسردگی اگر مدیریت نشود، با گذر زمان شدت می‌گیرد. برخی علائم هشداردهنده که نشان‌دهنده وخامت وضعیت هستند:

تشدید علائم قبلی (مثلاً افزایش بی‌حوصلگی یا خستگی مزمن)
بروز نشانه‌های شدیدتر مثل انزوا یا پرخاشگری
اضافه شدن علائم جدید مانند رفتارهای پرخطر یا بی‌تفاوتی کامل
چگونه از تشدید افسردگی جلوگیری کنیم؟
مهم‌ترین اقدام، تشخیص زودهنگام و حمایت روانی هدفمند است. اگر یکی از اعضای خانواده شما دچار افسردگی است، اقدامات زیر را انجام دهید:

با او گفت‌وگو کنید و نگرانی‌تان را با آرامش ابراز کنید
او را برای مراجعه به متخصص روانشناس یا روانپزشک تشویق کنید
مسیر درمان را با همراهی و حمایت پیگیری کنید
مشاوره حرفه‌ای، قدمی مؤثر برای بهبود

در چنین شرایطی، مراجعه به مراکز تخصصی مشاوره روانشناسی می‌تواند مسیر درمان را هموار کند. مرکز مشاوره خانواده آویژه با تیمی از مشاوران مجرب، آماده است تا در زمینه افسردگی و سایر چالش‌های روانی خانوادگی، به شما کمک کند تا به آرامش و سلامت روان بازگردید.

📞 اگر نیاز به راهنمایی دارید، همین حالا با مرکز مشاوره آویژه تماس بگیرید یا از خدمات آنلاین مشاوره بهره‌مند شوید.

عوامل موثر در بروز افسردگی در خانواده
افسردگی یک بیماری شایع روانی است که می‌تواند تأثیر مخربی بر زندگی افراد و خانواده‌های آنها داشته باشد. بروز افسردگی در خانواده می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد که می‌توان آنها را به چهار دسته کلی تقسیم کرد:

عوامل ژنتیکی: تحقیقات نشان داده‌اند که افرادی که سابقه خانوادگی افسردگی دارند، بیشتر از سایر افراد در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارند.
عوامل محیطی: عوامل محیطی مانند فشارهای زندگی، تغییرات زندگی، و تجربیات نامطلوب در دوران کودکی می‌توانند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهند.
عوامل بیولوژیکی: برخی از عوامل بیولوژیکی مانند تغییرات در عملکرد مغز و تغییرات در سطح هورمون‌ها نیز می‌توانند در بروز افسردگی نقش داشته باشند.
عوامل روانی: عوامل روانی مانند افکار منفی، عزت نفس پایین، و مهارت‌های مقابله‌ای ضعیف نیز می‌توانند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهند.
افسردگی: یک بیماری واگیردار؟
افسردگی یک بیماری روانی شایع است که می‌تواند تأثیر مخربی بر زندگی افراد و خانواده‌های آنها داشته باشد. این بیماری با علائمی مانند غم، ناامیدی، بی‌حوصلگی، کاهش انرژی، و اختلال در خواب و اشتها همراه است.

افسردگی می‌تواند به روش‌های مختلفی از فردی به فرد دیگر منتقل شود. یکی از این روش‌ها، انتقال رفتارها و نگرش‌های ناسالم است. افسردگی با شماری از رفتارها و نگرش‌های ناسالم همراه است، مانند بدبینی، عیب‌جویی، لغو برنامه‌های اجتماعی، و تحریک پذیری. این رفتارها می‌توانند از فردی به فرد دیگر منتقل شوند و باعث شوند که فرد دوم نیز علائم افسردگی را تجربه کند.

برای مثال، کودکانی که والدین‌شان با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنند، بیشتر از سایر کودکان در معرض ابتلا به افسردگی هستند. این امر می‌تواند به این دلیل باشد که کودکان این رفتارها و نگرش‌های ناسالم را از والدین خود می‌آموزند.

علاوه بر این، عوامل محیطی نیز می‌توانند در انتقال افسردگی نقش داشته باشند. برای مثال، افرادی که در معرض استرس و فشارهای زندگی قرار دارند، بیشتر از سایر افراد در معرض ابتلا به افسردگی هستند. این امر می‌تواند به این دلیل باشد که استرس و فشارهای زندگی می‌توانند باعث ایجاد تغییراتی در مغز شوند که زمینه‌ساز ابتلا به افسردگی می‌شوند.

در نهایت، عوامل ژنتیکی نیز می‌توانند در انتقال افسردگی نقش داشته باشند. تحقیقات نشان داده‌اند که افرادی که سابقه خانوادگی افسردگی دارند، بیشتر از سایر افراد در معرض ابتلا به این بیماری هستند. این امر می‌تواند به این دلیل باشد که افراد مبتلا به افسردگی ژن‌هایی دارند که آنها را مستعد ابتلا به این بیماری می‌کند.

در مجموع، افسردگی یک بیماری واگیردار است که می‌تواند از طریق انتقال رفتارها و نگرش‌های ناسالم، عوامل محیطی، و عوامل ژنتیکی از فردی به فرد دیگر منتقل شود.

افسردگی خانوادگی: خطری که نباید نادیده گرفت
افسردگی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های روانی در جهان است که می‌تواند تأثیر مخربی بر زندگی افراد و خانواده‌های آنها داشته باشد. این بیماری با علائمی مانند غم، ناامیدی، بی‌حوصلگی، کاهش انرژی، و اختلال در خواب و اشتها همراه است.

افسردگی می‌تواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود. یکی از گروه‌های پرخطر برای ابتلا به افسردگی، فرزندان والدین افسرده هستند. تحقیقات نشان داده‌اند که کودکانی که والدین‌شان با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنند، بیشتر از سایر کودکان در معرض ابتلا به افسردگی هستند.

آثار افسردگی والدین بر فرزندان

آثار افسردگی والدین بر فرزندان می‌تواند در سطوح مختلفی باشد. در سطح فردی، فرزندان والدین افسرده ممکن است علائم افسردگی را در خود تجربه کنند. این علائم می‌تواند شامل غم، ناامیدی، بی‌حوصلگی، کاهش انرژی، و اختلال در خواب و اشتها باشد.

در سطح خانوادگی، افسردگی والدین می‌تواند باعث ایجاد مشکلاتی در خانواده شود. برای مثال، والدین افسرده ممکن است نتوانند به خوبی از فرزندان خود مراقبت کنند یا به نیازهای آنها پاسخ دهند. این امر می‌تواند باعث ایجاد مشکلاتی در روابط خانوادگی و رشد و سلامت روان فرزندان شود.

در سطح اجتماعی، افسردگی والدین می‌تواند باعث ایجاد مشکلاتی در زندگی فرزندان شود. برای مثال، فرزندان والدین افسرده ممکن است در مدرسه یا محل کار دچار مشکل شوند یا در روابط اجتماعی خود دچار مشکل شوند.

عوامل موثر در انتقال افسردگی از والدین به فرزندان

عوامل مختلفی می‌توانند در انتقال افسردگی از والدین به فرزندان نقش داشته باشند. از جمله این عوامل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

ژنتیک: تحقیقات نشان داده‌اند که افرادی که سابقه خانوادگی افسردگی دارند، بیشتر از سایر افراد در معرض ابتلا به این بیماری هستند.
محیط: کودکانی که در خانواده‌ای زندگی می‌کنند که دائماً با استرس و فشارهای زندگی مواجه است، بیشتر از سایر کودکان در معرض ابتلا به افسردگی هستند.
رفتارها و نگرش‌ها: کودکانی که در خانواده‌ای بزرگ می‌شوند که در آن رفتارها و نگرش‌های منفی نسبت به خود و دیگران رایج است، بیشتر از سایر کودکان در معرض ابتلا به افسردگی هستند.
نقش خانواده در بهبود افسردگی
افسردگی یک بیماری روانی شایع است که می‌تواند تأثیر مخربی بر زندگی افراد و خانواده‌های آنها داشته باشد. این بیماری با علائمی مانند غم، ناامیدی، بی‌حوصلگی، کاهش انرژی، و اختلال در خواب و اشتها همراه است.

خانواده می‌تواند نقش مهمی در بهبود افسردگی داشته باشد. حمایت، درک و تشویق خانواده می‌تواند به فرد افسرده کمک کند تا با این بیماری مقابله کند و بهبود یابد.

اهمیت نقش خانواده در بهبود افسردگی

خانواده می‌تواند به فرد افسرده کمک کند تا:

به درمان خود پایبند باشد. حمایت خانواده می‌تواند به فرد افسرده کمک کند تا به درمان خود پایبند باشد و داروها و جلسات درمانی خود را به طور منظم انجام دهد.
با احساسات خود کنار بیاید. خانواده می‌تواند به فرد افسرده کمک کند تا با احساسات خود کنار بیاید و راه‌های سالمی برای بیان آنها پیدا کند.
به زندگی عادی خود بازگردد. خانواده می‌تواند به فرد افسرده کمک کند تا به زندگی عادی خود بازگردد و فعالیت‌های روزمره خود را از سر بگیرد.
بی احساس ترین ماه تولد

 نظر دهید »

اعتماد به نفس پایین در کودکان | بررسی علائم درمان توسط آویژه

09 مرداد 1404 توسط avije danesh

اعتماد به نفس پایین در کودکان یکی از شایع‌ترین مسائل روانی دوران کودکی است که تأثیرات آن می‌تواند سال‌ها در زندگی کودک باقی بماند. کودکانی که اعتماد به نفس پایینی دارند، اغلب با چالش‌هایی مانند ترس از شکست، گوشه‌گیری، عدم توانایی در تصمیم‌گیری و مشکلات ارتباطی روبه‌رو هستند.

در این مقاله از مرکز مشاوره روانشناسی آویژه، به‌طور کامل به علائم، دلایل و راهکارهای مؤثر برای درمان ضعف اعتماد به نفس در کودکان می‌پردازیم.

چرا اعتماد به نفس در دوران کودکی اهمیت دارد؟
اعتماد به نفس پایه‌گذار شخصیت سالم در آینده است. کودکی که در خود احساس ارزشمندی می‌کند، با قدرت بیشتری با چالش‌های زندگی روبه‌رو می‌شود. بالعکس، اعتماد به نفس پایین در کودکی می‌تواند در آینده باعث اضطراب اجتماعی، افسردگی، افت تحصیلی و ناتوانی در روابط عاطفی شود.

علائم اعتماد به نفس پایین در کودکان
برخی از مهم‌ترین نشانه‌هایی که ممکن است به شما در شناسایی ضعف اعتماد به نفس در فرزندتان کمک کند:

🔸 احساس بی‌ارزشی و تردید به توانایی‌های خود
🔸 اجتناب از کارهای جدید یا فعالیت‌های چالش‌برانگیز
🔸 تمایل به بودن در نقش فردی دیگر
🔸 اضطراب اجتماعی و ترس از قضاوت
🔸 ناتوانی در تصمیم‌گیری یا حل مسئله
🔸 نیاز افراطی به تأیید و تحسین دیگران
🔸 گوشه‌گیری، کم‌حرفی یا پرخاشگری پنهان
🔸 مشکل در برقراری یا حفظ روابط دوستی
🔸 بدگویی یا حسادت نسبت به کودکان موفق‌تر
🔸 احساس ناتوانی در بیان احساسات یا نیازها

اگر چند مورد از این علائم را به‌صورت پایدار در کودک خود مشاهده می‌کنید، بهتر است با یک روانشناس کودک مشورت نمایید.

دلایل اعتماد به نفس پایین در کودکان
🧩 عوامل خانوادگی
روش تربیتی نامناسب: سرزنش مکرر، مقایسه با دیگران، بی‌توجهی یا سخت‌گیری بیش‌ازحد می‌تواند به کاهش شدید اعتماد به نفس منجر شود.
فقدان ارتباط عاطفی مثبت: کودکانی که احساس می‌کنند مورد توجه یا محبت قرار نمی‌گیرند، در خود احساس بی‌ارزشی می‌کنند.
تنش و اختلاف والدین: اختلافات شدید میان والدین فضای ناامنی عاطفی ایجاد کرده و بر روان کودک تأثیر منفی می‌گذارد.
الگوهای منفی در خانه: والدینی که خودشان اعتماد به نفس پایینی دارند، ناخواسته این الگو را به فرزندان منتقل می‌کنند.
🧠 عوامل ژنتیکی
برخی ویژگی‌های روانی مانند اضطراب، حساسیت یا خجالتی بودن ممکن است ریشه ژنتیکی داشته باشند و باعث بروز مشکلات اعتماد به نفس شوند.

🌍 عوامل محیطی و اجتماعی
تجربیات تحقیرآمیز در مدرسه یا اجتماع
ناکامی‌های مکرر در فعالیت‌های آموزشی یا ورزشی
مقایسه‌های مکرر با همسالان یا خواهر و برادرها
آزار و اذیت (بولیینگ) توسط همکلاسی‌ها یا دوستان
راهکارهای درمانی برای افزایش اعتماد به نفس کودک
در مرکز مشاوره آویژه، ما به والدین آموزش می‌دهیم که چگونه محیطی مثبت برای رشد روانی کودک ایجاد کنند. برخی راهکارهای مؤثر عبارتند از:

✅ حمایت بی‌قید و شرط از کودک
✅ تحسین دستاوردهای کوچک و بزرگ
✅ آموزش حل مسئله و تصمیم‌گیری
✅ ایجاد فرصت برای استقلال تدریجی
✅ عدم مقایسه با دیگران
✅ کاهش انتقادهای مکرر و ارائه بازخورد مثبت
✅ مراجعه به روانشناس کودک برای درمان تخصصی

نقش مشاور در درمان اعتماد به نفس پایین در کودکان
در بسیاری از موارد، والدین بدون کمک حرفه‌ای نمی‌توانند به تنهایی مشکل را مدیریت کنند. یک روانشناس کودک باتجربه با استفاده از تکنیک‌های رفتاری، بازی‌درمانی، مشاوره خانوادگی و آموزش مهارت‌های اجتماعی به کودک کمک می‌کند تا دوباره خود را باور کند.

مرکز مشاوره روانشناسی آویژه با بهره‌گیری از تیمی از متخصصان روان‌شناسی کودک، آماده است تا در مسیر پرورش شخصیتی سالم و بااعتمادبه‌نفس، کنار شما باشد.

مشاوره روانشناسی کودک در آویژه
اگر احساس می‌کنید فرزندتان به خاطر ضعف اعتماد به نفس از زندگی عقب مانده یا در ارتباطات اجتماعی دچار مشکل شده، وقت آن رسیده است که از کمک حرفه‌ای استفاده کنید.

📞 همین حالا با مرکز مشاوره آویژه تماس بگیرید یا از طریق سایت، وقت مشاوره رزرو کنید. آینده فرزندتان به تصمیم امروز شما بستگی دارد.

راهکارهایی برای افزایش اعتماد به نفس کودکان

والدین و اطرافیان می‌توانند نقش مهمی در کمک به کودکان برای افزایش اعتماد به نفس داشته باشند. در اینجا چند راهکار پیشنهادی آورده شده است:

کودک خود را دوست بدارید و به او محبت نشان دهید. این کار باعث می‌شود کودک احساس ارزشمندی و دوست‌داشتنی بودن کند.
کودک خود را به خاطر تلاش‌هایش، حتی اگر نتیجه مطلوب حاصل نشد، تشویق کنید. این کار باعث می‌شود کودک احساس کند که توانایی انجام کارهای خوب را دارد.
کودک خود را با دیگران مقایسه نکنید. این کار باعث می‌شود کودک احساس کند که از دیگران پایین‌تر است.
اشتباهات کودک خود را بپذیرید و به او کمک کنید تا از آنها درس بگیرد. این کار باعث می‌شود کودک احساس کند که از او حمایت می‌شود و می‌تواند از اشتباهات خود درس بگیرد.
به کودک خود کمک کنید تا مهارت‌های جدیدی را بیاموزد. این کار باعث می‌شود کودک احساس کند که توانایی رشد و پیشرفت را دارد.
با کمک و حمایت والدین و اطرافیان، کودکان می‌توانند اعتماد به نفس خود را افزایش دهند و در زندگی موفق‌تر باشند.

راهکارهایی برای کمک به کودکان با اعتماد به نفس پایین
اعتماد به نفس، احساس ارزشمندی و توانایی‌های خود است. کودکانی که اعتماد به نفس پایینی دارند، اغلب احساس ناامیدی و بی‌ارزشی می‌کنند. آنها ممکن است از انجام کارهای جدید اجتناب کنند، در روابط خود با دیگران دچار مشکل شوند و در مدرسه یا سایر فعالیت‌ها عملکرد خوبی نداشته باشند.

والدین و اطرافیان می‌توانند نقش مهمی در کمک به کودکان برای افزایش اعتماد به نفس داشته باشند. در اینجا چند راهکار پیشنهادی آورده شده است:

۱. حمایت و عشق را فراموش نکنید

کودکان با اعتماد به نفس پایین نیاز به حمایت و عشق بیشتری دارند. والدین باید به کودک خود نشان دهند که او را دوست دارند و همواره در کنار او هستند. ایجاد ارتباط عاطفی نزدیک با کودک می‌تواند بهبود اعتماد به نفس و اعتماد به خود کودک را تقویت کند.

۲. سخت‌گیری را کنار بگذارید

احترام به حریم شخصی کودکان و ترکیب مناسب بین محبت و قوانین مهم است. از سخت‌گیری بیش از حد خودداری کنید و به کودک فضای کافی برای خلاقیت و رشد بدهید.

۳. از کلمات و عبارات مثبت استفاده کنید

صحبت کردن به شیوه‌ای مثبت و حمایت‌کننده با کودک می‌تواند اطمینان او را افزایش دهد. از کلمات و عبارات منفی در مورد کودک خود دوری کنید و به جای آن، از کلمات تشویقی مانند آفرین، چقدر عالی و… استفاده کنید. همچنین، به کودک خود بگویید که به او اعتماد دارید و از توانایی‌های او اطمینان دارید.

۴. کودک خود را به انجام کارهای جدید تشویق کنید

تشویق کودک به شرکت در فعالیت‌های مختلف می‌تواند بهبود اعتماد به نفس او را تقویت کند. از کودک خود بخواهید که در کارهای خانگی شرکت کند یا در فعالیت‌های ورزشی، هنری و غیره همکاری داشته باشد. همچنین، تشویق کودک به انجام کارهای جدید و یادگیری مهارت‌های جدید نیز بهبود اعتماد به نفس او را تقویت می‌کند.

۵. موفقیت‌های کودک را جشن بگیرید

توجه به موفقیت‌های کودک می‌تواند برای او نقطه مثبتی باشد که بتواند اعتماد به نفس خود را بهبود بخشد. به کودک خود بگویید که به موفقیت‌هایش افتخار می‌کنید و از تلاش‌های او تقدیر کنید. این اقدام می‌تواند اعتماد به نفس او را تقویت کند و به او اطمینان دهد که توانایی‌های او توسعه پیدا می‌کند.

نشانه‌های اعتماد به نفس بالا در کودکان
اعتماد به نفس، احساس ارزشمندی و توانایی‌های خود است. کودکانی که اعتماد به نفس بالایی دارند، اغلب احساس توانمندی، شایستگی و ارزشمندی می‌کنند. آنها ممکن است از انجام کارهای جدید لذت ببرند، در روابط خود با دیگران موفق باشند و در مدرسه یا سایر فعالیت‌ها عملکرد خوبی داشته باشند.

در اینجا چند نشانه‌ی اعتماد به نفس بالا در کودکان آورده شده است:

کودک برای خود ارزش قائل است. این کودکان خود را دوست دارند و از خود مراقبت می‌کنند. آنها به بدن، ذهن و روح خود اهمیت می‌دهند و به خود احترام می‌گذارند.
کودک با دیگران به خوبی ارتباط برقرار می‌کند. این کودکان مهارت‌های اجتماعی خوبی دارند و می‌توانند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند. آنها در برقراری ارتباط چشمی، گوش دادن فعال و بیان احساسات خود مهارت دارند.
کودک به توانایی‌های خود اعتماد دارد. این کودکان به توانایی‌های خود ایمان دارند و معتقدند که می‌توانند کارهایی را انجام دهند. آنها از چالش‌ها استقبال می‌کنند و از شکست نمی‌ترسند.
کودک انتقاد را بدون احساس خشم و گرفتن حالت تدافعی می‌پذیرد. این کودکان می‌توانند از بازخورد دیگران استفاده کنند و از آن برای بهبود خود استفاده کنند. آنها از انتقاد نمی‌ترسند و آن را فرصتی برای یادگیری می‌دانند.
کودک تجارب جدید را می‌پذیرد. این کودکان از چیزهای جدید استقبال می‌کنند و از امتحان کردن چیزهای جدید ترسی ندارند. آنها از چالش‌های جدید لذت می‌برند و از تجربیات جدید یاد می‌گیرند.
کودک توانایی تحمل شکست را دارد. این کودکان می‌دانند که همه اشتباه می‌کنند و از شکست نمی‌ترسند. آنها از شکست درس می‌گیرند و از آن برای پیشرفت خود استفاده می‌کنند.
کودک می‌تواند احساساتش را ابراز کند. این کودکان می‌توانند احساسات خود را به طور سالم و مؤثر ابراز کنند. آنها از احساسات خود خجالت نمی‌کشند و می‌توانند آنها را به روشی سازنده بیان کنند.
کودک می‌تواند نظرش را برای دیگران بیان کند. این کودکان می‌توانند نظرات و باورهای خود را به طور واضح و مختصر بیان کنند. آنها از بیان نظرات خود نمی‌ترسند و می‌توانند آنها را به روشی محترمانه بیان کنند.
کودک در موقعیت‌های اجتماعی احساس راحتی و شادی می‌کند. این کودکان از بودن در جمع لذت می‌برند و با دیگران راحت هستند. آنها می‌توانند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند و در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنند.
البته لازم به ذکر است که همه کودکان ممکن است همه این نشانه‌ها را نداشته باشند. همچنین، شدت این نشانه‌ها در کودکان مختلف متفاوت است. با این حال، اگر کودک شما بیشتر این نشانه‌ها را داشته باشد، می‌توان گفت که اعتماد به نفس بالایی دارد.

بی احساس ترین ماه تولد

 نظر دهید »

روانشناسی کودکان دبستانی و پیش دبستانی از نگاه تخصصی مرکز مشاوره آویژه

07 مرداد 1404 توسط avije danesh


 

چرا این دوره حساس‌ترین مرحله رشد شخصیتی کودک است؟

روانشناسی کودکان دبستانی نشان می‌دهد که سال‌های ابتدایی تحصیل، یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های شکل‌گیری شخصیت و اعتماد به نفس کودک است. در این سنین، کودکان نه‌تنها آموزش‌های تحصیلی را فرا می‌گیرند، بلکه با مفاهیم مهمی همچون رقابت، مقایسه، شکست، موفقیت، همکاری و نظم آشنا می‌شوند.

در واقع، شخصیت و نگرش‌های بنیادین کودک نسبت به خودش و جهان اطراف، در همین سال‌ها بنا گذاشته می‌شود. مرکز مشاوره آویژه بارها در جلسات مشاوره با خانواده‌ها به اهمیت این دوران تأکید کرده و والدین را نسبت به حساسیت‌های آن آگاه کرده است.

تغییرات روانی کودک از پیش‌دبستان تا دبستان

کودکان در دوران پیش‌دبستانی معمولاً اعتماد به نفس بالایی دارند. دلیل این امر آن است که هنوز وارد فضای رقابتی نشده‌اند و بیشتر بر اساس تجربه‌های شخصی و بازی‌های فردی ارزیابی می‌شوند. اما با ورود به دبستان، شرایط به‌کلی تغییر می‌کند.

کودک اکنون خود را در جمع همسالان می‌بیند، به‌صورت مستقیم با دیگران مقایسه می‌شود و برای اولین‌بار با “ارزیابی بیرونی” مواجه می‌شود (نمره، نظر معلم، مقایسه‌های دوستانه و والدین). اگر حمایت روانی مناسبی از سوی خانواده و مدرسه دریافت نکند، این تغییرات ممکن است منجر به افت اعتماد به نفس، اضطراب، پرخاشگری یا حتی افت تحصیلی شود.

روانشناسی کودک دبستانی چه می‌گوید؟

بر اساس اصول روانشناسی رشد، کودک دبستانی از نظر هیجانی در حال گذار است. او باید از دنیای کوچک و امن خانواده وارد محیط گسترده‌تری شود که در آن قوانین، مسئولیت‌پذیری، همکاری و رقابت معنا پیدا می‌کنند. همین گذار است که گاهی باعث بروز رفتارهای زیر می‌شود:

احساس تنهایی و سردرگمی
بداخلاقی، خیره‌سری یا انزوا
حساسیت زیاد به ارزیابی‌ها و انتقادها
ترس از شکست یا عدم پذیرش
در این مرحله، مسئولیت والدین بسیار پررنگ است. طبق نظر مشاوران کودک در مرکز مشاوره آویژه، والدین باید نقش “مربی آرام‌بخش” را داشته باشند، نه منتقد بی‌وقفه. کودک نیاز دارد در خانه به ثبات عاطفی، آرامش و حمایت دست پیدا کند تا بتواند با استرس‌های مدرسه مقابله کند.

شباهت‌ها و تفاوت‌های کودکان دبستانی و پیش‌دبستانی

اگرچه کودکان پیش‌دبستانی و دبستانی در سنین نزدیک به هم قرار دارند، اما روانشناسی آن‌ها تفاوت‌هایی دارد. با این حال، راهکارهای زیر در هر دو دوره مفید هستند:

راهکارهای تربیتی مؤثر در سنین دبستانی و پیش‌دبستانی:

ایجاد محیطی آرام در خانه: خانه باید پایگاه امن کودک برای تخلیه هیجانات و احساساتش باشد.
تقویت عزت نفس کودک: هر موفقیت کوچک را جشن بگیرید.
گفت‌وگوی روزانه با کودک: درباره احساسات، اتفاقات روز و نگرانی‌های او صحبت کنید.
کاهش اضطراب با ساده‌سازی مسائل: مشکلات را بزرگ نکنید، بلکه راه‌حل‌محور باشید.
اختصاص دادن زمان برای بازی و تفریح: بازی مهم‌ترین ابزار یادگیری کودک است.
تشویق، نه تنبیه: به جای سرزنش، کودک را در حل مسئله همراهی کنید.
تعیین قوانین مشخص اما منطقی: کودک به مرزهای رفتاری نیاز دارد، اما قوانین باید قابل فهم و قابل اجرا باشند.
روانشناسی به‌روز: کودک را آن‌گونه که هست بپذیرید

یکی از اشتباهات رایج والدین، تلاش برای ساختن “نسخه‌ی آرمانی” از کودک بر اساس خواسته‌های خودشان است. روانشناسی کودک به‌روز تأکید دارد که هر کودک ظرفیت‌ها، استعدادها، علایق و شخصیت منحصربه‌فردی دارد. پذیرش بدون قید و شرط، زیربنای سلامت روان کودک است.

در مرکز مشاوره آویژه به والدین توصیه می‌شود که کودک را با خودش مقایسه کنند، نه با دیگران. مثلاً به او بگویید:
“نمره‌ات نسبت به ترم قبل بهتر شده، یعنی داری پیشرفت می‌کنی.”
نه اینکه بگویید:
“ببین دوستت چند گرفت، تو چرا کمتر گرفتی؟”

چگونه کودک را به سمت موفقیت هدایت کنیم؟

هدف، موفقیت تحصیلی نیست؛ هدف، ساختن کودکانی سالم، بااعتمادبه‌نفس و مستقل است. اما در مسیر تحصیل، می‌توان با ایجاد انگیزه‌های ملموس و کودکانه، او را به تلاش بیشتر تشویق کرد.

مثال:
“پزشک شدن مثل رفتن از یک نردبان صد پله‌ایه. هر بار که نمره خوبی بگیری، یه پله می‌ری بالا!”
یا
“تو با تمرین بیشتر، می‌تونی از خودِ قبلیت قوی‌تر باشی.”

نقش مشاور کودک در این مسیر چیست؟

حضور یک روانشناس کودک یا مشاور رشد در کنار خانواده، نه‌تنها روند تربیتی را اصولی‌تر می‌کند، بلکه جلوی بسیاری از اشتباهات تربیتی را نیز می‌گیرد. در مرکز مشاوره آویژه، با بهره‌گیری از مشاوران متخصص در روانشناسی کودک، مسیر رشد فرزند شما را با برنامه‌ریزی دقیق و همراهی کامل، هموار می‌کنیم.

همراه کودک‌تان باشید…

اگر کودک شما به تازگی وارد دبستان شده و نشانه‌هایی از اضطراب، افت تحصیلی، پرخاشگری یا انزوا را نشان می‌دهد، وقت آن است که از یک مشاور کودک کمک بگیرید.

🔹 مشاوره روانشناسی تخصصی کودکان
🔹 طرح‌های ویژه والدین با فرزند دبستانی
🔹 مشاوره آنلاین و حضوری

مرکز مشاوره آویژه؛ همراهی مطمئن برای ساخت آینده‌ای روشن‌تر برای فرزندتان.

مشاوره و روانشناسی کودکان دبستانی

مشاوره و روانشناسی کودکان دبستانی امروزه در دسترس همگان قرار دارد . با توجه به روانشناسی کودکان دبستانی ، کودک باید آزاد باشد که خودش با استقلال فکری و نحوه تربیتی صحیح از جانب شما برای بهتر کردن آینده خودش تلاش کند . کودک در این دوران شدیدا به واکنش ها و رفتارهای والدین خود حساس است . هر گونه رفتار خشونت آمیز با کودک به دلیل کسب نکردن موفقیت ها و یا حد نصاب نمرات میتواند اثرات ماندگار و بسیار بدی بر شخصیت کودک بگذارد . گاها دیده شده والدینی که بر کودکان خود بسیار فشار وارد میکنند کودکانی مضطرب دارند که این کودکان از کمترین حد اعتماد به نفس و کارآیی در آینده برخوردارند .

مشاوره و آموزش والدین

سعی کنید از روش های تشویقی در مدرسه با هماهنگی معلم فرزندتان استفاده کنید . یا اینکه در تمام جلسات مدرسه شرکت کنید و کاری کنید او از حضور شما در مدرسه اطمینان حاصل کند . این راه کمک میکند که کودک شما احساس غرور و اعتماد به نفس بسیاری کند . در مبحث دوست یابی سعی کنید تنها و تنها و تنها مشاوران خوبی باشید و در تصمیم گیری کودک دخالت نکنید . از دیدگاه روانشناسی کودکان دبستانی اینکه کودک ، دوستانش را خودش انتخاب کند از مهمترین نکات است . مشاوره و روانشناسی کودکان دبستانی نشان داده کودکان با دیدگاه های خود انتخاب های جالبی میکنند که برای شما قابل فهم نیست . اما اینکه شما بخواهید با معیار های خودتان و بزور چیزی مثل دوست یابی را به کودک تحمیل کنید از کودک شما تنها یک کودک لجباز و سرخورده میسازد .

نکات روانشناسی کودکان دبستانی
نکات روانشناسی کودکان دبستانی را مختصرا در این متن بیان میکنیم . روانشناسی کودکان دبستانی و پیش دبستانی نشان داده این کودکان به علوم مختلفی دست یافته اند و مهارت های بسیاری را آموخته اند پس طبیعی است که سوالات بسیاری داشته باشند و مغز پرسشگر انها مدام در حال پردازش جهان اطرافشان باشد . سعی کنید در پاسخگویی به کودک خودتان بسیار شکیبا باشید و حتی اگر جواب علمی یک پدیده را نمیدانید با تحقیق و سرچ در اینترنت کودک را روشن کنید . این نکته در ایجاد هوش و خلاقیت در کودک اثری مستقیم و بسیار مهم دارد . در هر موضوعی از بازی تا کلاس های درس مدرسه و حتی کلاس های تشویقی و ورزشی سعی کنید به اندازه توانایی کودکتان از او انتظار داشته باشید .

تفاوت های فردی کودک دبستانی
با توجه به مبحث مشاوره و روانشناسی کودکان دبستانی مهم است بدانید که کودکان ظرفیت های مختلف و متفاوتی دارند . مثلا اگر کودک شما زمینه های هنری را بسیار دوست دارد و استعداد زیادی در این زمینه ها دارد اما در دروسش بسیار ضعیف است درک کنید که او یک فرد هنری است و یک پابلو پیکاسو خیلی بهتر از یک دیپلمه بیکار است ! هیچکدام از موضوعات گفته شده و ملایمت های رفتاری که پدر و مادر در تربیت فرزند خود لازم دارند نشان دهنده ی کم اهمیت بودن محدودیت ها و قوانین نیست . باید بدانید که پدر و مادر ها باید روش های کنترلی خاصی به کودک ارائه کنند و از او انتظار داشته باشند که این محدودیت ها و قوانین را ارج بنهد و به تنهایی عمل کند .

مطالب روانشناسی کودکان دبستانی
مطالب روانشناسی کودکان دبستانی در متون بالا و در مبحث نکات روانشناسی کودکان دبستانی مختصرا بیان شد . اما دیگر نکته مهم این است که والدین بدانند یکی از موضوعات کسل کننده ی زندگی کودک دبستانی انجام تکالیف مدرسه است . کودکان همیشه در این موضوع از والدین نافرمانی میکنند . آنها بطور مداوم از انجام این تکالیف فراری هستند . اما والدین باید درک کنند که این یک امر طبیعی در وجود کودک دبستانی آنهاست و چیز عجیبی نیست . کودک دبستانی تا قبل از مدرسه از آزادی بسیار بهره‌مند بوده و اسیر و درگیر هیچ قانون و مشقی نبوده است اما حالا او باید در چارچوب این فعالیت ها زندگی کند . سعی کنید یک ساعت مشخص انجام تکالیف برای کودک تعیین کنید که با فعالیت های روزانه دیگر کودک درگیر نباشد و کودک آنها را با فراقت و آسودگی خاطر انجام بدهد .


چند راهکار مهم
در این راه از موارد تشویقی استفاده کنید . مثلا اینکه بعد از اتمام تکالیفش او را به پارک ببرید یا برایش یک بستنی بخرید یا حتی با آهنگ مورد علاقه اش نمایش خنده دار اجرا کنید و با او بازی کنید . اینها همه و همه از هزاران روش تشویق کودک در زمینه انجام تکالیف در مطالب روانشناسی کودکان دبستانی است . بیاد داشته باشید که اجبار در کودک باعث بروز لجبازی ، دلسرد شدن و بی اعتنایی به شما میشود . در نهایت برای کودک خود یک والد با احساس ، درک کننده و مهربان باشید . کودکان با والدین خشن و عصبی ارتباط بسیار بدی دارند و در آینده آینه تمام نمای والدین خود هستند . اگر دوست دارید کودک با نشاط و سالم و اجتماعی و موفقی به جامعه تحویل بدهید این موارد را با مراجعه به مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی و یا مشاوره روانشناسی ابتدا در خودتان بوجود بیاورید .

خدمات مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه
لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه روانشناسی کودک به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد .

منبع:  Psychology for School Children - Okey Dokey Childhood …

کلاس های قبل ازدواج اجباری است؟

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 28
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

مشاوره تلفنی آویژه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • استخدام
  • امریه سربازی
  • بدون موضوع
  • مشاوره تحصیلی
  • مشاوره خانواده
  • مشاوره نظام وظیفه
  • معافیت سربازی
  • معافیت پزشکی
  • معافیت کفالت مادر
  • معافیت کفالت پدر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس